Bild: Maryam Mardani
اکتبر 23, 2023

حضور ایرانی‌ها در نمایشگاه کتاب فرانکفورت

نمایشگاه کتاب فرانکفورت روز یکشنبه ۲۱ اکتبر با اهدای جایزه صلح به سلمان رشدی، نویسنده هندی بریتانیایی، پایان یافت. من روز پنج‌شنبه از برلین عازم این نمایشگاه شدم و تا عصر جمعه در سخنرانی‌ها و برنامه‌های گوناگونی شرکت کردم. از میان نویسنده‌ها و انتشاراتی‌های زیادی که از کشورهای گوناگون به فرانکفورت آمده بودند، تصمیم داشتم از فعالیت‌های ایرانیان و پروژه‌های مربوط به آن‌ها گزارش تهیه کنم.

گرچه قطار با تاخیری دو ساعته به فرانکفورت رسید، بی‌درنگ خودم را به محل برگزاری نمایشگاه رساندم. تصویر نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح، نخستین تصویر آشنایی بود که در یکی از سالن‌های این نمایشگاه دیدم. این تصویر در کنار کتاب او که به‌تازگی به زبان آلمانی چاپ شده است، قرار داشت. عنوان ترجمه آلمانی کتاب «زن زندگی آزادی» (Frauen Leben Freiheit) است و توسط نشر Rowohlt به چاپ رسیده است.

نرگس محمدی نمایشگاه کتاب فرانکفورت

در خبرها خوانده بودم که امسال هم مانند پارسال، هیچ‌یک از انتشاراتی‌های داخل ایران غرفه‌ای در فرانکفورت نخواهند داشت. تحریمی که به دلیل سرکوب مردم به‌دست دولت این کشور، اِعمال شده است. بااین‌وجود، در وبسایت نمایشگاه چشمم به نام دو انتشاراتی ایرانی خورد. پس بدون اتلاف وقت به غرفه‌ شماره ۳ رفتم تا نخستین انتشاراتی را که «شباویز» نام داشت، پیدا کنم.

گفت‌وگویی تاسف‌برانگیز با مدیر نشر شباویز

غرفه‌ی شباویز کوچک بود با ردیف کتاب‌های کودکان از بالا تا پایین دیوارها. با خانم مسنی که صاحب انتشاراتی بود خوش و بشی کردم و گفتم که برای تهیه گزارش آمده‌ام. او هم پذیرفت. پیش از آن‌که سراغ پرسش اصلی‌ام بروم، از او خواستم که انتشاراتی‌اش را کوتاه برای مخاطبان ما معرفی کند. به جای پاسخ رو به من کرد و گفت: «تو مرا نمی‌شناسی؟ انتشارتی‌ام را نمی‌شناسی؟» گفتم: «متاسفانه نه.» گفت: «معلوم است تازه‌کار هستی و کارت را بلد نیستی که مرا نمی‌شناسی. شهرت من خارج از مرزهای ایران بیشتر از داخل ایران است.» و اضافه کرد: «تو با این پرسش‌ات به من بی‌احترامی کردی.» گفتم: «شما با این رفتارتان به من بی‌احترامی می‌کنید.» پوزخندی زد و گفت: «این برداشت توست.» در ادامه گفت: «کسی که مرا نشناسد معلوم است که در فضای هنری و فرهنگی ما جایگاهی ندارد.» از رفتارش متاسف شدم و از غرفه‌ بیرون آمدم.

نشر شباویز، فریده خلعتبری نمایشگاه کتاب فرانکفورت

در مسیر بازگشت از میان غرفه‌های گوناگون عبور کردم تا به سالنی دیگر برسم. به‌جای آن‌که ناراحت باشم، به دلیل رفتارش فکر کردم. واژه‌ها، جمله‌ها و زبان بدن‌اش را در ذهنم مرور کردم. همه نشانه‌هایی از خودمرکزبینی و خودبزرگ‌بینی داشتند. خنده‌ام گرفت. اگر کسی مشهور است، چرا باید آن‌را به دیگران اثبات کند؟ مگر نه آن است که مُشک باید خود ببوید؟ از برخوردش تنها اندکی جا خوردم چون سال‌ها بود که چنین آدمی ندیده بودم.

بعد یادم به کتاب‌هایی افتاد که از دیوارهای غرفه آویزان بودند و همه برای کودکان نوشته شده بودند. نام همین خانم به عنوان نویسنده پای برخی از کتاب‌ها آمده بود. از خودم پرسیدم کسی که چنین رفتاری دارد، چه حرفی ممکن است برای کودکان داشته باشد؟

انتشارات شباویز از ایران به نمایشگاه کتاب فرانکفورت آمده بود و به گفته صاحبش، انتشاراتی مستقل است و به همین دلیل برای حضور در فرانکفورت دعوت شده بود.

گفت‌وگویی کوتاه با مدیر نشر ایران‌بان

نشر ایران‌بان

«ایران‌بان» نام انتشاراتی ایرانی دیگری است که غرفه‌ای در سالن شماره ۴ داشت. عصر جمعه گفت‌وگوی کوتاهی با خانم جوانی که مدیر آن بود، داشتم. پرسیدم: «باوجودی‌که انتشاراتی‌های ایرانی در تحریم‌اند، چه شد که شما در این نمایشگاه شرکت کرده‌اید؟» گفت: «ما انتشارات مستقلی هستیم که تنها کتاب‌های کودک چاپ می‌کنیم. هیچ سوگیری سیاسی نداریم و وابسته به جایی هم نیستیم. به همین دلیل به نمایشگاه فرانکفورت آمده‌ایم.»

میزگرد مترجمان زبان‌های فارسی، چینی، عربی و پرتغالی

یوتا هیمل‌رایش نمایشگاه کتاب فرانکفورت

چهار مترجم شناخته‌شده آلمانی که ادبیات کشورهای ایران، چین، سوریه و برزیل را به آلمانی برمی‌گردانند، در میزگردی به گفت‌وگو درباره چالش‌های ترجمه پرداختند. یوتا هیمل رایش سال‌هاست که به ترجمه آثار فارسی می‌پردازد و در میان نویسندگان و شاعران ایرانی نامی آشناست. او در این میزگرد از سانسور سیستماتیک در ایران سخن گفت. سانسوری که درنهایت منجر به خودسانسوری در نویسندگان می‌شود و آن‌ها را وادار می‌کند که پیش از ممیزی وزارت ارشاد، خودشان دست به قیچی کردن واژه‌هایشان بزنند. او همچنین با اشاره به خیزش «زن زندگی آزادی» از بحران‌های پس از این جنبش و سفر به ایران سخن گفت.

کنسرت «لیراز» بدون حضور او

لیراز

لیراز خواننده اسرائیلی ـ ایرانی است که کنسرتی با نام او در اپلیکشن نمایشگاه کتاب فرانکفورت دیده می‌شد. در توضیح این برنامه آمده بود که لیراز قرار است ترانه‌های ایرانی را با سبک خودش اجرا کند.

روز جمعه حدود ساعت شش عصر به خیمه بزرگی که در محوطه بیرونی نمایشگاه برپا شده بود، رفتم. قرار بود کنسرت در آن‌جا اجرا شود. پس از انتظاری که تقریبا ۲۰ دقیقه طول کشید، مجری روی صحنه آمد و اعلام کرد که لیراز از اسرائیل نیامده، اما پیامی ویدیویی ارسال کرده است. لیراز در پیامش از این‌که نتوانسته در این برنامه حضور یابد عذرخواهی کرد و گفت امیدوار است که سال آینده بتواند خود را به این برناه برساند. به همین دلیل تنها نوازنده پیانو روی صحنه آمد و به اجرای چند قطعه پرداخت.

عدم حضور لیراز در اپلیکیشن نمایشگاه کتاب ذکر نشده بود.

در روزهای پنج‌شنبه و جمعه دو نویسنده ایرانی دیگر در گفت‌وگوهایی حضور داشتند، اما به‌دلیل تداخل برنامه‌ آن‌ها با دیگر برنامه‌ها امکان حضور در گفت‌وگوهای شان فراهم نشد.

درباره نمایشگاه کتاب فرانکفورت بیشتر بخوانید. 

متن: مریم مردانی

Bilder: Maryam Mardani