من هَرازگاهی، وقایع افغانستان و مخصوصا موضوعزنان را از رسانههای مختلف پیگیری میکنم. اخیرا و در پی گزارشهای متعدد رسانههای اینترنتی متمرکز بر وقایع افغانستان از داخل، و درکنارش رسانههای بیناللملی بازتابدهنده اخبار روز افغانستان، مبنی برسرکوب گسترده و خشونت علیه زنان در افغانستان، به دلیل آنچه، تالب.ان حجاب مُبتنی بر قوانین شریعت مینامند،سری زدم به چند رسانه مطرح جهانی. با اندکی جستجو، برخوردم به گزارشی که سه روز پیش، شبکهجهانی بیبیسی در مورد خواسته « هدر بار» مدیر بخش زنان سازمان ملل متحد مبنی بر دادخواهی و رساندن قضیه نقض حقوق زنان افغان به دادگاه بیناللملی لاهه، منتشر کرده است. در این رسانه ازگفته او آمده: ” هدر بار، مدیر بخش زنان سازمان دیدهبان حقوق بشر خواهان راهکاری شده تا موضوع نقض حقوق زنان در افغانستان شبیه رسیدگی به اتهام «نسلکشی» اسرائیل در غزه، در دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه بررسی شود؛ او گفته است «حمایت تنها یک دولت عضو این نهاد» میتواند این امر را محقق کند”. خواستم گزارشهای رسانههای اینترنتی متمرکز بر وقایع داخلی افغانستان را نیزبررسی کنم و در گزارشی که خبرگزاری هشت صبح نیز، سه روز پیش منتشر کرده است، با این مطلب برخوردم: ” پس از اقدام گروه تالب.ان مبنی بر بازداشت دختران و زنان به بهانه عدم رعایت حجاب مورد نظر این گروه از ساحات مختلف هزارهنشین و تاجیکنشین شهر کابل و برخی ولایات دیگر،تالب.ان همچنان به این اقدام خودسرانه ادامه دادهاند”.
با اینکه من در دوره اول اشغال تالب.ان در افغانستان دانش آموز دوره دبیرستان ( لیسه) بودم و با عملکرد و خشونت این گروه بر مردم عادی و رفتار تبعیضآمیزشان نسبت به اقوام مختلف افغانستان باخبرام و خاطرات ناخوشآیندی در زمینه سلب آزادیهای مردم توسط این گروه را به یاد دارم؛ مطالعه هر سطر از این گزارشها، دلم را به درد میآورد و مصممتر میشوم، صدای زنان افغانستان را بیشتر به گوش جهانیان برسانم. در قسمتی از گزارش رسانه هشت صبح نوشته بود: ” نوارهای تصویری نشر شده از بازداشت دختران از ناحیههای مختلف شهر کابل نیز نشان میدهد که تالب.ان با استفاده از زنان، دختران را از دشت برچی و خیرخانه ( این مناطق بیشتر مناطق هزاره نشیناند) با رفتار خشونتآمیز بازداشت و با زور و شکنجه داخل موتر میکنند. این نوارهای تصویری همچنان نشان میدهد که دختران بازداشت شده از طالبان زن محجبهترند”.
با این مقدمه، می خواهم شما را از کابل به فرانکفورت بیاورم و درمورد تظاهرات گستردهای که اخیرا توسط چندین نهاد حقوق بشری و فعالین مدنی مقیم در کشورهای اروپائی و آمریکایی بخاطر محکوم کردن جنایات تالب.ان در مقابل زنان و مخصوصا زنان شجاع،قوم هزاره برگزار شده بود، با یکی از فعالین مدنی و عضو برگزاری این نوع تظاهرات مصاحبه کنم.
تظاهرات فرانکفورت بخاطر نکوهش تبعیض نژادی و آپارتاید جنسیتی :
من مصطفا احمدی را اززمانی که با هم، دوره یک ساله پیشدانشگاهی ( زبان) برای ورود به دانشگاه در آلمان را سپری میکردیم میشناسم. او اینک به عنوان مهندس در یکی از شرکتها در فرانکفورت مشغول به کار است. او از هفت سال پیش در آلمان زندگی میکند ویکی از اعضای مرکز اتحاد جهانی هزاره و یکی از فعالین مدنی در فرانکفورت نیز است.
احمدی، ماه مارس سال گذشته، من رابه یکی از برنامههایی که به منظور دفاع از حقوق زن توسط جمعی از دوستان با هماهنگی او در دانشگاه فرانکفورت برگزار شده بود، دعوت کرده بود. آنجا هم بخشی از صحبتها، متمرکز بر اِعمال ظلم و تبعیض در مقابل اقوام هزاره و تاجیک در افغانستان بود. ما این برنامه را نیز از شبکه امل پوشش دادیم.
پرسیدم، به نظر اودلیل این همه ظلم به این قوم چیست و تالب.ان چه کینهای نسبت به قوم هزاره دارند؟
او گفت: “هزاره یکی از اقوام ساکن در افغانستان است که متأسفانه از ۱۳۱ سال به اینسو مورد نسلکشی وتبعیض دولتهای حاکم در افغانستان قرار گرفتهاست. دلیل این همه ظلم و ستم بالای هزارهها، این استکه هزاره عدالت و برابری را در جامعه میخواهد. هزارهها، همیشه کوشش کردند که از طریق کسب دانش بتوانند جامعه را به قشری آگاه تبدیل نمایند تا به اهداف خود که؛ همان عدالت وبرابری است برسند. دولتهای مُستبد در افغانستان همیشه ترس از یک جامعه آگاه دارند، وبرای اینکه حکومت آنها بقا پیدا کند، جامعه را به سمت ناآگاهی سوق میدهند و کسانیکه کوشش دارند تا در جامعه عدالت وبرابری حاکم شود، از طرف حاکمان مُستبد تا به سرحد نسل کشی قرارمیگیرند”.
پرسیدم: در تظاهرات اخیر که فراخوانش از شبکه امل هم منتشر شد، محور اصلی تظاهرات، محکومیت تبعیض نژادی و توقف نسلکشی هزارهها در افغانستان بود، آیا اقوام دیگر، همزبانان، دوستان خارجی، و نهایتا آلمانیها هم حضور داشتند؟ و اینکه آیا این حضور چشم گیر بود؟
او افزود: “دادخواهیهایی که از طریق تظاهرات به حمایت از زنان افغانستان و «نَه به نسلکشی هزارهها در افغانستان» برگذار میشود، مربوط به تمام مردم افغانستان است و نه به یک قوم خاص و در این تظاهرات،همه اقوام افغانستان ویکجا با فعالین مدنی کشورهای میزبان اشتراک مینمایند و صدای عدالتخواهی خودرا بلند میکنند”.
واگذاری موضوع نسل کشی و خشونت در مقابل زنان به دادگاه لاهه:
گفتم: اخیرا هیات معاونت سازمان ملل متحد ( یوناما) گزارشی مبنی بر وضعیت بد زنان در افغانستان منتشر کرده بود که در آن، یادشده تالب.ان اینزنان و دختران را بیشتر از مناطق هزارهنشین انتخاب و خودسرانه توقیف و ( اختطاف ) میکنند، و این ثابت میکند با وجود تمام برنامهها و تظاهرات افغانهای در تبعید، مبنی بر رساندن صدای زنان افغانستان به گوش جهان، این گروه کماکان به این توحش ادامه میدهند و جهان هم ظاهرا خاموش است؛ فکر نمیکنید این تلاشها کافی نبوده است؟
او در جوابم افزود: “تلاشهای ما همچون قبل در برابر اینکه حقوق زنان و حقوق بشر در افغانستان رعایت شود ادامه دارد؛ و ما صدای عدالتخواهی خودرا در کشورهای جهان تازمانی بلند مینمائیم که نسلکشی هزارهها و آپارتایدجنسیتی در افغانستان به رسمیت شناخته شود .اخیرا تظاهراتهایی در بیش از ۳۰ شهر جهان به حمایت از زنان افغانستان و مردم هزاره که در معرض نسل کشی قرار دارند برگذار شد”.
پرسیدم : آیا شما و یا دیاسپورای مدافع حقوق زن مخصوصا زنان رنجدیده هزاره، اقداماتی چون امضاء پیتیشنهای جهانی، ایجاد فشار از طریق نمایندههای سیاسی کشورهایی که در آن مقیم هستند، ارسال نامهرسمی به نمایندگی سازمان ملل، حقوق بشرجهانی، مدافعین حقوق زنان، سلیبریتیها، افراد تاثیرگزار در جامعه و … را صورت دادهاید؟
او گفت: “همزمان با بلندنمودن صدای اعتراض خود کوشش کردیم که قطعنامههایی که به حمایت از زنان افغانستا ن و نَه به نسلکشی هزارهها در تظاهراتها آماده گردیده بود را به سازمانملل ، سازمانحقوق بشر و دیگر سازمانهای مرتبط به قضیههای حقوق بشری روان کنیم و پیگیر اهداف خود میباشیم. ما برای تحقق خواستهای خود با هماهنگی سازمانهای مدنی کشورهای جهان در دادگاه بینالمللی لاهه شکایت درج خواهیم کرد”.
لزوم وحدت ملی و مشارکت تمام اقوام بخاطر گرفتنحق:
پرسیدم: آیا سعی کردهاید با برگزاری برنامههای آگاهیدهی و فرهنگی با دعوت از مهاجرین تمام اقوام افغانستان، زمینه وحدت ملی و بحث در مورد موضوعات حساس سیاسی را فراهم کنید؟
او به جواب این سوالم افزود: ” یکی از اهداف مرکز اتحادجهانیهزاره با برگزاری برنامههای مختلف، (اتحاد و برادری بین اقوام افغانستان است). ما برای تحقق عدالت وبرابری بین تمامساکنان افغانستان مبارزه مینمایم”.
راهکار:
پرسیدم: به نظر او راهکار اساسی در زمینه وحدت ملی،گذشتن از تابوهای سیاسی و ایجاد زمینه گفتگو با تمام اقوام با دورنمای ایجاد فشار سیاسی بر غرب بخاطر ایجاد تحریمها و دادخواست قانونی جنایات تال.بان در چیست؟
و جواب او: “برای اینکه مردم افغانستان به خواستههای خود که، دموکراسی است؛ آنگونهکه درآن حقوق بشر،حقوق زنان و حقوق تمام شهروندان افغانستان رعایت شود برسند، باید اول تمام نهادها و احزابی که خواهان دموکراسی در افغانستاناند باهم متحد شوند و یکجا مُتحدانه خواستها و پریشانیهای خودرا با مجامع بشری، سازمانملل، سازمانهای حقوق بشرو کشورهای ذیدخل در مسئله افغانستان مطرح نمایند. در همین حال، کشورهای جهان را قانع بسازند؛ دولتی که درآن حقوق بشر وحقوق زنان رعایت نمیشود را به رسمیت نشناسند”.
طبق معمول همه مصاحبههایم، کلام آخر؛ ( نظر، پیام، پیشنهاد ) ؟
احمدی در یک جمله گفت: “نظر و پشنهاد من برای هموطنان ایناستکه: هرکس سهم خودرا در آزادی وآرامی کشورادا نماید تا زمانیکه ،همه اقوام افغانستان در یک جامعه دموکراتیک کنار هم زندگی نمایند”.
مطلب مرتبط ۱: منع تحصیل دختران و زنان، نه اسلامی است و نه انسانی
مطلب مرتبط ۲: تظاهرات جهانی در بیش از ۳۰ شهر جهان به حمایت از زنان افغان
نویسنده: پرویز رحیمی/ عکسها: علی امید