Bild Sona Sahar
جولای 16, 2023

آیا جابجایی پناهنده‌گان در شهر های کوچک باعث ادغام سریع آنها می‌گردد؟

 کارشناسان دوره ادغام را در آلمان، برای پناهندگان ده سال تخمین زده اند. یعنی هشت تا ده سال طول می‌کشد تا یک پناهنده به خودکفایی برسد. زبان یاد بگیرد و صاحب اسناد و یک شغلی شود تا بتواند مخارج اش را به تنهایی بپردازد. اما برای اسما عزیزی و ذکیه دو زن افغان با پس زمینه های مختلف،  دوره ادغام خیلی متفاوت است. اما چگونه؟

اسما عزیزی، زنی ارام، با صورت خندان و صمیمانه اش  از من در یک کلاس اموزشی پروژه “اتاق یادگیری” در مکتب فولکس هوخ شولا پذیرایی کرد. گرچه با هم هزگز ندیده بودیم بانهم با دیدنم لبخند زده مرا به نشستن فراخواند.

ادغام سریع بدلیل بلدیت به زبان آلمانی وتجربه کار

 اسما عزیزی پناهنده  افغان، یکی از اموزگاران زبان آلمانی دانشگاه کابل تا قبل از امدن طالبان بود. او فارغ تحصیل سال ۱۹۹۹ از فاکولته ادبیات – رشته آلمانی فارغ شده است. به گفته وی بعد از امدن طالبان دراوایل ماه اپریل سال ۲۰۲۲ موفق شد تا به کمک دولت فدرال به المان بیایید. ناگفته نباید گذاشت که خانم عزیزی همکاری های با بعضی مراکز آموزشی المان از قبل داشته است. حتی سالها قبل، یکبار برای یک سیمینار به آلمان آمده بود. ولی اینکه یک روز باشنده یک از شهر های آلمان میشود را در پلان نداشت. اما حالا خیلی راضی به نظر می‌رسد.

وی از انتقال و جابجایی با فامیل خودش در شهر کوچک بنگن توضیح می‌دهد: « دو روز بعد از رسیدن به بنگن بخاطر اینکه فرزندانم از درس و اموزش بدور نمانند به کورس مراجعه کردم که در اینجا (VHS)استادان برایم پیشنهاد کاری را ارائه کردند و من هم پذیرفتم. همان بود که کارم را به عنوان معلم المانی آغاز کردم

اسما عزیزی غیر اینکه یک کلاس زبان را تدریس می‌کند، در عین زمان در یک پروژه دیگر زیر نام اتاق یادگیریکار می‌کند. در این پروژه پناهنده گان که در اموختن المانی مشکلات دارند، می‌توانند اشتراک نمایند. خانم عزیزی هفته سه روز در این بخش با پناهنده ها، در انجام امور‌خانگی و اموختن زبان و اماده سازی برای امتحان B۱کمک می‌کند. از نظرش کار کردن در این بخش، برایش احساس خیلی خوب می‌دهد. ضمناً، وی آموختن زبان آلمانی را کلید کامیابی برای ادغام می‌داند. اما از اینکه بعضی ها بدلیل نداشتن اقامه نمی‌توانند به کورس‌های ادغام اشتراک کنند، ناراحت است. وی برای بعضی از جوانانی که با وجود داشتن اسناد قبولی و شرایط لازمه به کورس‌های آلمانی اشتراک نمی‌کنند، توصیه می‌کند که باید از فرصت ها و برنامه های ادغام در جامعه استفاده خوب کنند.

خانه نوشهر نو و کلتور متفاوت

از اینکه خانم عزیز بعد از ترک کابل در شهر بنگن سفره زندگی نوین را پهن کرده است، خوش‌بین استدر کل من خیلی خوشحالم که اولادهایم به شهر بنگن امدند. زیرا در کل شهر بنگن خیلی ارام است. یعنی در شهرهای بزرگ بیروبارها و تنش های که وجود دارد در این شهر وجود ندارد

در ادامه می‌افزاید:« دلیل دیگری که من اینجا خوش هستم، اینست که وقتی یک کسی در یک محیط سنتی و بسته زندگی کند و بعداً بیاید به یک فضا و زندگی کاملاً ازاد، فکر کنم مشکل است تا خود را عادت بدهد. » در ادامه توضیح می‌دهدیعنی من که فرزندانم خیلی بزرگ اند، در یک جامعه ازاد با مفکوره سنتی خیلی مشکل است برای شان چون در همان محیط عادت کردند. با وجودیکه ما از جمله روشن فکر های جامعه خود بودیم ولی از یک جامعه سنتی

خانم عزیزی، باز هم از کیفیت زندگی و فرصت ها در شهر کوچک بنگن یاد می‌کندخوبی دیگر اینست که فرصت های یادگیری زبان خیلی زود فراهم می‌شود، و پناهنده‌گان از مسافت های خیلی دور اینجا برای یادگیری زبان آلمانی می‌یایند

از سمنگان تا بنگن آلمان – خاطرات تلخ و شیرین

در اینجا در مکتب (VHS) در شهر بنگن، با زنی دیگری آشنا می‌شوم که خودش را  ذکیه  معرفی می‌کند و در حدود چهل سال عمر دارد. این زن افغان، باشنده اصلی سمنگان  – افغانستان است و فعلا ساکن یکی از شهر های نزدیک به بنگن (Bingen). او برای یادگرفتن زبان آلمانی و انجام کارهای خانگی به این اموزشگاه می‌یاید. به گفته خودش او هیچگاه به مکتب نرفته است و همیشه مشغول کارهای خانه بوده است. بعد از ازدواج همینگونه به زندگی ادامه داد. زنی ارام و خجالتی به نظر می‌خورد. برای گرفتن عکس خودش را کنار کشید تا از نیمه چهره اش عکس برداری کنم. در جریان صحبت نمودن با او متوجه شدم که وی از تغیرات در زندگی اش خیلی راضی است. به خصوص اینکه برای فراگیری زبان به مکتب (VHS) می‌آید. اینزا ب زبان خودش برایم توضیح نیز داد.

گرچه شوهرش با موسسه آلمانی مشغول کار بود، بانهم حتی در رویا هم فکر ترک وطن و ساکن شدن در کشور غریبه با زبان و فرهنگ مختلف را نکرده بود. به طور خلاصه در مورد خودش و پیرامون زندگی خانوادگی اش می‌گوید: « بخاطر نداشتن پاسپورت خیلی منتظر ماندیم. تا اینکه بعد از ماه ها تلاش توانستیم پاسپورت بدست بیاوریم و از طریق پاکستان به المان به امدیم.» به گفته ذکیه، زمانی‌که او با خانوده یکجا به آلمان رسیدند، بدلیل ندانستن زبان آلمانی با مشکلات روبرو شدند. ولی از نظرش جابجا شدن در شهر بنگن در یک اپارتمان شش اتاقه، یک اتفاقی خیلی خوبی، برای خودش و خانواده اش بود.

ذکیه خانه و شهر خود را دوست دارد. از اینکه خیلی زود به اموختن درسهای المانی آغاز نمودند، هم راضی استزمانیکه در افغانستان بودم خیلی از بی‌سوادی رنج می‌بردم و به فرزندانم توصیه می‌کردم که کوشش کنند تا بیاموزند. اما حالا که اینجا امدیم خیلی خوشحال هستمبعد با لبخند ادامه می‌دهد: «به زبان آلمانی هم بلد شدمبه گفته ذکیه وی دوست دارد که وقتی زبان را کاملاً یاد بگیرد، کار کند.

اینکه آیا جابجایی پناهنده‌گان در شهرهای کوچک باعث ادغام سریع می‌شود یا خیرسوالی بوده است بسا مشکل. زیرا برای همه پناهنده ها شرایط ادغام در المان هرگز یکسان نبوده است. پناهنده ها، چه در سوشل میدیا  و چه به طور مصاحبه های اختصاصی با رسانه ها، همیشه از زندگی در شهرهای کوچک و روستا ها،  شکایت داشته اند. انها بیشتر دور بودن مراکز خرید، کورس های اموزشی و بخصوص بیمارستان ها را مثال می‌دهند. اما در جریان تور امل، در شهر کوچک بنگن با افرادی با پیشینه ۳۰ سال و بیشتر از ان  روبرو شدیم که از زندگی بدون دغدغه یی این  شهر روستا مانند راضی بودند.

Bild: Sona Sahar

بر اساس معلومات دولت فدرال، یک دوره ادغام معمولاً شامل ۶۰۰ واحد آموزش زبان و ۱۰۰ واحد درسی جهت یابی است که در آن شرکت کنندگان اصول اولیه فرهنگ آلمان و دموکراسی را  یاد می گیرند. در کل، دوره ادغام یک پناهنده در حدود شش تا هشت ماه طول می کشد.

شهر بینگن (Bingen am Rhein) و نواحی آن؟

در بینگن و نواحی آن از ۱ ژوئیه ۲۰۲۳، ۲۷۲۸۷ تن  زندگی می‌کنند . شهر بینگن آم راین مرکز شهر (۸۱۱۲ نفر) و هفت ناحیه دیگر ان  بینگربروک (۳۲۴۸)، بودس هایم (۷۶۶۲)، دیترش هایم (۱۹۵۳)، درومرش هایم (۱۵۳۵)، گاولش هایم (۱۱۱۱،۹۶۵) و کمپتن  و سپونس هایم (۱۶۶۲) در جنوب شرقی رود راین  قرار دارند. ناگفته نباید گذاشت که شهر بنگن در ارتفاع ۸۹ متری قرار دارد و قلعه کلوپ  (Rheingau) بر روی تپه ای به ارتفاع تقریباً ۱۳۰ متر در شهر بینگن آم راین  نقطه عطف آن محسوب می شود.

(Rheingau) Bild: Sona Sahar