با او از کودکی آشنایم. من و عارف هم محلهای بودیم و جالب بعدها به نوعی هم رشته هم شدیم. عارف کریمی متولد شهر هرات است،مدرسه را همان جا به پایان رسانده و بعد در سال ۲۰۰۴ وارد دانشکده ژورنالیزم دانشگاه هرات شد. چرخش روزگار باعث شد من و عارف در رادیوصدای جوان- رادیوی پژوهشی دانشگاه هرات با هم همکار شویم. برای اوسمستراول دانشگاه وبه قول خودش، شروع کارعملی خبرنگاری در این رادیو بود.او دردوران دانشجویی و بعدها با رسانههای مختلف محلی وملی همکاری داشت که میتوان به عنوان نمونه ازروزنامه پگاه ،اخبار روز هرات ومجله راه آورد آزادی یاد کرد. او مدتی هم مسئولیت رادیو زحل، یکی از( رادیوهای محلی) هرات را به عهده داشت.
آغاز کار حرفهای :
عارف کریمی ازاوایل سال ۲۰۱۰ با خبرگزاری فرانسه به عنوان خبرنگار و عکاس شروع به فعالیت کرد و تا همین چند ماه پیش ( قبل از ترک ) افغانستان با آنها همکاری داشت. همکاری با این خبرگزاری بین المللی باعث شد عکسهایش در رسانههای مهم بین المللی شبیه اشپیگَل،گاردین، تایمز، لوموند، بی بی سی،واشنگتنپُست،نشل پُست، نیویورک تایمز،سی اِن اِن و الجزیره بارها به نشربرسد. آنچه کارهای عارف را متمایز میکرد عشق و علاقه و وسواسش به عکاسی و تلاشش به بازتاب سوژه از زوایایی تاثیرگذار بود و این که زمان، مکان و شرایط نمی توانست روی کار و تمرکزش روی سوژه تاثیر بگذارند، این را میتوان از سفرهایش به ۳۲ ولایت افغانستان، آنهم در شرایط جنگی و نا امن به وضوح درک کرد.
بازتاب آثار در رسانههای بین المللی:
او تا حالا چندین نمایشگاه مشترک عکاسی و انفرادی در کشورهای مختلف مثل آلمان، آمریکا، کانادا، ناروی و ایران داشته که نظر به شرایط کشور در بیشتر آنها حضوری اشتراک نداشته است. در همین حال او در رقابتهای ملی و بینالمللی عکاسی شرکت داشته و در تعدادی از آنها برنده شده است. به طور نمونه در مسابقه عکاسی ( مری فتو آوارد) در سال ۲۰۲۰ سوم و یک سال بعدش مقام اول را از آن خود کرد. او بخاطر گزارش تاثیر گزاری که ازخشکسالی و تاثیرات آن برزندگی مردم غرب افغانستان برای فرانس پرس ساخته بود ازطرف مرکزخبرنگاران افغانستان به عنوان خبرنگار سال انتخاب شد.
از او در مورد ژانر مورد علاقهاش و این که در کدام بخش بیشتر فعالیت داشته پرسیدم ؟
در جواب گفت: ” من کار مستند و خیابانی را بیشتر از سبکهای دیگر عکاسی میپسندم و علاقه دارم در این بخش کار کنم اما شرایطی که من در افغانستان کار میکردم متفاوت بود و کار من بیشتر به عنوان عکاس خبری و جنگ بود. به عنوان عکاس خبری این وظیفه روزانهام بود تا مسائل خبری افغانستان که متاسفانه بیشتر جنگ و ناامنی بود را عکاسی کنم؛ ولی در کنارش همیشه به عکاسی خیابانی میپرداختم و از آن لذت میبردم و در این عرصه هم آثار و کارهایی دارم” .
پرسیدم آیا پروژه مشخص یا مجموعهای که در افغانستان کار کردی وبرایت مهم بوده را در خاطرت داری ؟
با مکثی گفت: ” من در مدتی که به عنوان عکاس و خبرنگار در افغانستان فعالیت داشتم موضوعات و استوریهای زیادی را کار کردم که هر کدام ویژگیهای خاص خودش را برایم دارد ولی «فتواستوری» در مورد ( مراحل آماده سازی ابریشم) که به خاطر آن سفرهای زیادی به مناطق نا امن افغانستان داشتم و روزها رویش کار کردم برایم مهم و خاطره انگیز است. این پروژه ۲ سال را دربرگرفت و توانستم با تکمیل این پروژه، صنعت ایجاد ابریشم از ( پیله تا بافت) که داشت در افغانستان از رونق میافتاد را به جهانیان نشان دهم “. این فتو استوری تمام مراحل از (توزیع جعبههای کرم ابریشم (پیله) تا بافت تکههای ابریشمی،شال وحتی قالینهای ابریشمی واستفاده آن را در برگرفته است “.
تفاوت کار عکاسی در افغانستان و آلمان:
پرسیدم تفاوت کار به عنوان عکاس در افغانستان و آلمان را در چه میبیند؟ در جواب گفت: ” کار عکاسی در افغانستان و آلمان متفاوتاند؛ چه در سبک و چه در شرایط کاری.کار به عنوان عکاس در آلمان نیازمند یک سلسله مهارتهای جدید بر علاوه فراگیری برخی قوانین است”.
نمایشگاه عکس ” لبخندهای دیروز افغانستان” در برلین:
عارف کریمی اخیرا نمایشگاه عکسی به مدت یک هفته در بارد کالج برلین برگذار کرده بود که در آن ۲۰ عکس از کارهایش با موضوع و هدف (آشنایی بیشتر با افغانستان و مردمش ) را به نمایش گذاشت.
از او پرسیدم، باز خورد نمایشگاه از دیدگاه بازدیدکنندهها چگونه بود؟ در جواب گفت: “بدون شک برگزاری هر نمایشگاه عکس تاثیرات خود را از نگاه اجتماعی و فرهنگی دارد. متاسفانه دید مردم جهان نسبت به افغانستان نسبتآ یک دید منفی است و این برمیگردد به شناخت و آشنایی شان از افغانستان و مردماش و متاسفانه این شناخت ناشی ازچیزهایی است که ازاین کشور دیده و شنیدهاند؛ این در حالی است که ما میدانیم بیشتر نقاط منفی از افغانستان به خورد مردم داده شده، چیزهایی شبیه : جنگ، انتحار، انفجار، قتل و خشونت علیه زن و کودک. این در حالی است که شناسه افغانستان و مردماش نه تنها که این چیزها نیست بلکه بر افغانستان تحمیل شده یا درمواردی ناهنجاریهای فرهنگ دیگران است که وارد افغانستان شده است”.
وظیفه فرهنگیان در زمینه تغییر دیدگاه جهان نسبت به افغانستان:
کریمی در این زمینه افزود: ” وظیفه و رسالت هر فرهنگی، چه عکاس چه نویسنده، چه هنرمند موسیقی و یا شاعراین است که برای رسیدن به یک سطح مطلوب از شناخت واقعی فرهنگ و مردم افغانستان تلاش کند،به طور نمونه، حوزه میراث فرهنگی افغانستان یک حوزه وسیع و غنی است با یک جغرافیای متنوع و با فرهنگهای متفاوت که در طول سالیان دراز، متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده است. من هم به عنوان یک جز کوچک از خانواده فرهنگی افغانستان چه در گذشته و چه با برگذاری این نمایشگاه تلاش کردم که چهرهای واقعیتر از افغانستان و مردماش را به تصویر بکشم و فرهنگ، مهمان نوازی، خون گرمی و نقاط مثبت آن سرزمین عزیز را به جهانیان نشان دهم”.
دورنگاه شغلی در آلمان:
پرسیدم آینده شغلیاش به عنوان عکاس بین المللی در آلمان را چگونه میبیند ؟ او در جواب گفت: ” آینده شغلیام در آلمان وابسته به انتخاب و تلاشهایم است. اگر خواسته باشم به عنوان عکاس اینجا کار کنم، باید تلاش بیشتری به خرج دهم تا در نخست زبان بیاموزم و بعدا یک سلسله مهارتهای جدید در عرصه کاریام .امیدوارم بتوانم در این عرصه هم موفق شوم”.
کریمی اخیرا و قبل از ترک کشوردر یکی از دانشگاههای خصوصی در هرات به تدریس حرفهای عکاسی مشغول بود و گه گداری هم به عنوان آموزگار رشته عکاسی با تعدادی از موسسات داخلی و خارجی همکاری داشت. او حدودا ۹ ماه است در برلین زندگی میکند.
حرف آخر:
از او طبق معمول بیشتر مصاحبههایم خواستم کلام آخری هم به شکل پیام داشته باشد. او این چنین افزود: “آرزو میکنم که روزی در جهان هیچ عکاس جنگی وجود نداشته باشد و این آرزو روزی برآورده میشود که در جهان دیگر جنگی نباشد”.
تعدادی از اسکرین شاتهای عکس کریمی که در رسانههای بین المللی بازتاب پیدا کرده بودند را به عنوان نمونه برایتان گذاشتهایم: