برای ژولیا این روزها از لحاظ اقتصادی آسان نمیگذرد، زیرا او با آمدن طالبان کارش را از دست داده است. خانم پارسی در یکی از مکاتب به حیث معلم کار میکرد، ولی با آمدن طالبان همه چیز تغیر کرد.« با وجود این همه مشکلات ارام نگرفتم و کوشش کردم تا صدای زنان به گوش همه برسانیم.»
ژولیا پارسی عضو جنبش خودجوش زنان افغانستان متولد بدخشان و باشنده شهر کابل است. او مادر چهار فرزند است که دو دختر و دو پسر میباشد. از اینکه از روزهای اول طالبان یکی از دخترانش از آموزش محروم شده بود، در صدد بلند کردن صدا خود و دیگر زنان شد. « در همین روز ها بود که از اعتراضات دو یا سه خانم دیگر اطلاع حاصل نمودم. قرار شد که با آنها یکجا برای اعتراض به سرکها برای دادخواهی و حق کار، تحصیل و آزادی بیرون شوم.»
به گفته ژولیا در اوایل عکسالعمل نظامیان طالب در برابر زنان معترض خیلی جدی نبود. ولی با گذشت چند هفته همه چیز تغیر کرد. لت و کوب زنان آغاز شد و تا به حال ادامه دارد: « به لت و کوب خلاصه نگردید و بازداشت زنان از سرکها آغاز شد. تعدادی را بردند و تعهد نامه گرفتند و تعدادی را برای هفته ها در زندان انداختند و شکنجه نمودند.»
یکی از دستاورد های ژولیا د ر این مدت کوتاه باز نمودن یک کتابخانه، به کمک مالی چند زن دیگر که بیرون از افغانستان زندگی میکنند بود. ولی بدلیل مشکلات اقتصادی و تهدیدها در این روز نمیتواند انرا باز نگهدارد. «در ضمن تعدادی از معلمین را در راه مبارزه برای گرفتن حق شان به جمع معترضان اضافه کردم.»
آواره شدن بیش ازیک میلیون
با آمدن طالبان در اولین روزها بیش از ۷۵۰۰۰ تن به امریکا، کانادا و کشور های اروپایی منتقل شدند. هنوزهم روند تخلیه ادامه دارد. اما ژولیا تصمیمی برای ترک وطن ندارد، مگر اینکه مکاتب و دانشگاه ها بروی دختران باز نگردد. زیرا در آنصورت مجبور است بخاطر ادامه تحصیل دخترانش از کشورش آواره شود. او در مورد تاثیرات این اعتراضات بالای طالبان میگوید که خیلی مفید شاید نبوده باشد. « همین که توانستیم مانع به رسمیت شناختن اینها شویم گپی بزرگیست. فقط یک موضوع خیلی ناراحت کننده است که راهپیمایی های ما از طرف جامعه بینالمللی و بخصوص ملل متحد حمایت سیاسی نشد. خیلی از مسایل به شکل درست پیگیری نشدند. هیچگاه تنها محکوم کردن جواب نداده است.»
از کابل تا برلین
فوزیه وحدت فعال مدنی با دختر ۹ ساله خود با تعدادی از فعالان مدنی و حقوقی به المان اورده شده است. به گفته او شوهرش توسط طالبان به قتل رسید. او نیز از جمله زنان معترض خودجوش میباشد: « در آن روزها از طرف استخبارات طالبان هر روز برایم اخطار داده میشد که از این کارها و اعتراضات دست بکشم، ولی من نمیتوانستم خاموش بمانم.» به گفته فوزیه در روز کشته شدن شوهرش نیز در اعتراضات سهم گرفته بود: « با از دست دادن شوهرم زندگی من خیلی سخت شد. چون محل کارم به خواست طالبان مرا از وظیفه ام اخراج کردند.»
از نظر این مادر سی ساله طالبان با زندانی ساختن و شکنجه حتی نتوانستند زنان را خاموش بسازند. بلکه به تعداد زنان معترض افزوده شد: « از چند نفر محدود ما اعتراضات مانرا آغاز کردیم ولی امروز در سراسر افغانستان به تعدادی معترضان افزوده شده و همه فعالانه سهم میگیرند تا به انچه که طالب بالای مان تحمیل میکنند نه بگویند.»
فوزیه ازحمایت نشدن توسط مردان شکایت می کند: « تعدادی از برادران هم با ما همکاری میکنند. ولی این بسنده نیست. ما تنها هستیم. مردان از ما حتی در داخل خانه های مان حمایت نمیکنند. در جاده ها توهین و تحقیر میکنند. این همه باید تغیر بکند. ما هم انسان هستیم و حق کار، ازاد بودن و انتخاب را داریم.»
ژولیا و فوزیه هر دو در این مدت توانسته اند حتی از راه دور با همدیگر رابطه شان را نگهدارند و به مبارزات شان ادامه دهند.
Bild:Privat