پدرش توسط طالبان کشته و برادرش نابینا شده است. خودش به دلیل دفاع از حقوق زنان و دختران در افغانستان زندانی شد. پروانه ابراهیم خیل نجرابی در زندان طالبان خاطرات تلخ و دردناکی را تجربه کردهاست.
پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ روزی که با قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان رویاها و آرزوی های زنان و دختران افغان نابود شدند. آن روز ترس و وحشت تمام کابل را فرا گرفته بود. حین ورود طالبان به کابل پروانه نجرابی با شماری از فعالان حقوق زن و فعالان مدنی در هوتل کانتینینتال کابل گرد هم جمع شده بودند. آنها برای حمایت از حقوق زنان و مخالفت با ازدواجهای اجباری یک برنامه اعتراضی را راه اندازی کرده بودند.
پروانه درحال سخنرانی بود که خبر ورود طالبان به شهر کابل به گوشش رسید. با شنیدن این خبر شماری زیادی از اشتراک کنندگان سراسیمه و نگران برنامه را ترک کردند. اما شمار اندکی در آنجا ماندند و تصمیم گرفتند تا به اعتراض شان ادامه دهند.
چندی بعد با افزایش فشارها و محدودیتهای روز افزون از سوی طالبان درعرصههای مختلف به ویژه در برابر زنان، او و جمعی از دوستانش تصمیم گرفتند تا در برابر این بی عدالتیها ایستادگی کنند و به اعتراضات شان ادامه دهند.
نجرابی با وجود مخالف و ممانعت زیاد از سوی خانواده و برخی از دوستانش به اعتراضات اش ادامه داد تا اینکه ازسوی طالبان بازداشت و زندانی شد.
به گفته خانم نجرابی، پدرش ازسوی طالبان کشته شد، برادرش دریک حمله انتحاری بیناییاش را از دست داد و خودش از سوی طالبان زندانی شد. او میگوید که با این وضعیت نمیتوانست سکوت اختیار کند.
پروانه ابراهیم خیل نجرابی، پس از اشتراک در چندین اعتراض خیابانی در برابر فرمانهای زن ستیزانه رهبر طالبان ازسوی افراد این گروه دستگیر و زندانی شد. او حدود یک ماه را در زندان طالبان سپری کردهاست.
این فعال حقوق زن پس از آن باز داشت شد که در یکی از اعتراضها در برابر حجاب اجباری و دیگر محدودیتهای وضع شده ازسوی طالبان شرکت کرده بود و شعارهای تندی را در برابر این گروه سر داده بود. اعتراض اخیر زنان معترض باعث بازداشت و زندانی شدن شماری زیادی از آنان از جمله خانم نجرابی شد
چگونگی دستگیری از سوی طالبان
پروانه ابرهیمخیل نجرابی درعصر یکی از روزها با مادر و خواهرش برای معاینات به شفاخانه رفته بود که در راه برگشت بطرف خانه در مربوطات حوزه پنحم امنیتی کابل با برخورد خشن و لت و کوب ازسوی طالبان دستگیر و به زندان طالبان انتقال داده شد. او میگوید که یکی از افراد طالبان لحظاتی پس از بازداشت اش با سخنان رکیک سیلی محکمی به صورت اش زد. با سیلی دومی خون از دهن اش جاری شد. او تلاش کرد تا خود را از موتر/ماشن بیرون بیندازد اما طالبان مانع او شدند.
او میگوید که در زندان طالبان انواع شکنجه روحی و فیزیکی را تجربه کردهاست. هر از گاهی خاطرات تلخ زندان و شکنجهها در ذهن اش خطور میکند و هر بار این رویداد ها او را رنج میدهد. او اضافه کرد. در آنزمان «یکی از افراد طالبان که کاغذی به دست داشت به طرف من آمد و گفت که این حکم سنگسار تو است. ما باید این حکم را بالای تو تطبیق کنیم. دراین لحظه به جیغ و فریاد شروع کردم و گفتم من را فرخنده جور نکنید من به چه علت باید سنگسار شوم. آروزی من همین بود که ای کاش کلاه ایمنی میداشتم و یک جمپر زخیمتر که اگر سنگ بر سر وبدنم اصابت کند، کمتر حس کنم.»
او ۲۷ روز را در زندان طالبان سپری کرد و با قید ضمانت از بند طالبان رها شد. خانم ابراهیمخیل، پس از رهایی با مشکلات زیاد خود را به پاکستان رساند و بعدا توانست به آۀمان بیاید.
پروانه نجرابی می گوید که در آلمان هم به راهش ادامه خواهد داد و نمیخواهد از مبارزه اش برای دفاع از حقوق زنان افغان دست بردارد.
سید قدیر وفا
Foto: Parwana E, Najrabi