مژگان ساغر یکتن از شاعران آلمانی افغان الاصل که بیش از بیست سال به این طرف درین کشور زندگی میکند. این شاعر جوان از بسته ماندن دروازههای مکتب ها به روی دختران در افغانستان خیلی ناراحت است و احساساتش را چنین بیان میکند:« اصلاً حالا باید بنویسم و حالا باید از زنان و دختران کشور ما بیشتر یاد کنیم و آواز شان باشیم. باید صدای خفته در گلوی زنانی باشیم که از کار باز ماندند. یا هم صدای آن دخترانی که درهای مکاتب و دانشگاه بروی شان بسته است. باید به نوشتن و مبازره ادامه دهیم.»
زمانیکه طالبان در سال ۱۹۹۶، کابل را اشغال کردند، دروازههای مکاتب، دانشگاهها، باشگاهای ورزشی، حتی حمام و صالونهای زبیایی را بروی زنان بستند. در آنزمان مژگان تازه دوره لیسه رابه پایان رسانیده بود. به گفته وی از اینکه پدرش یک مرد روشنگر و تحصیل یافته بود، دوربودن فرزانداش از درس و تعلیم برایش آسان نبود. بنابرین وی تصمیم گرفت تا با پرداخت پول به یک معلم خانگی، به طور مخفیانه از ادامه تحصیل و فراگیری دانش فرزاندانش حمایت کند. وی میگوید:« دخترانی را که دروازههای مکاتب به برویشان بسته است کاملا درک میکنم.»
مژگان علاقه شدید به زبان و ادبیات فارسی – دری را در جریان سالهای دوراز آموزش پیدا کرد. گرچه در سال ۱۹۹۹ ازدواج نمود، ولی باآنهم دست از خواندن وآموختن برنداشت. وی در سال ۲۰۰۲ در حالی که هشت ماهه حامله بود، با دختر کوچکش به آلمان رسید.
این خانم شاعر از سال ۲۰۰۲ الی سال ۲۰۰۷، منتظر ماند تا بعد از دریافت مدارک قبولی شامل کورسهای ادغام شود. «من هم مثل هر افغان دیگر مشکلات زیادی را در روند پناهنده گی و بدست آوردن اسناد اقامت و اموزش و پرورش تجربه کردم، ولی در نهایت بلاخره موفق شدم تا یک دوره سه ساله آموزشی (Fortbildung) را فراگیرم و بعداً در یک مکتب به حیث معلم همکار یا جایگزین کار کنم.»
مژگان ساغرصاحب سه فرزند به نامهای ( سُمن ،مروارید و خیام ) است. ازینکه فرزندانش در جامعه آلمان با وجود آنهمه مشکلات ادغام شده اند خیلی راضی است. او می افزاید، با وجود مادر بودنش برای کار های ادبی وقت گذاشته و زحمت کشیده است:« همیشه یک سنگر گرم مبازره برایم داشتم. درابتدا وبلاگ نویسی میکردم، بعداً فیسبوک و حالا انستاگرام. نوشتههای خود را با خوانندهها ازاین طریق شریک میسازم. در کنارش کتابهایم هم به چاپ رسیده اند.»
کتابهای که خانم مژگان ساغر نوشته است، همه مجموعههای شعری اند. از جمله سیب بی رنگ، که در سال ۲۰۱۴ در کابل به چاپ رسیده و دو مجموعه دیگر در قالب غزل وشعر سپید در شهر هرات، از طریق انتشارات به نامهای «اقیانوس نا آرام » و« آفتاب می بارد » در سال ۲۰۱۹ به نشر سپرده شده است. در ضمن اخیراً در برنامهیی که از طرف انجمن قلم در برلین برگزار گردیده بود نیز دعوت شده بود، که در این محفل از کتابی رونمایی شد، که اشعار شاعران در تبعید در آن توسط یک شاعر آلمانی ترجمه گردیده بود. به گفته مژگان ساغر در این کتاب یکی پارچه یی از اشعار نابش به زبان آلمانی ترجمه شده است.