خروج نیروهای غربی از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، یکی از تاریکترین لحظات تاریخ معاصر این کشور را رقم زد. بازگشت طالبان به قدرت برای مردم افغانستان، که سالها زیر سایه جنگ و خشونت زندگی کرده بودند، آغازگر دورهای جدید از ترس و ناامنی بود. اخیراً، شبکه ZDF آلمان اسناد محرمانهای را افشا کرده که تصویری نگرانکننده از شکست جامعه بینالمللی، بهویژه آلمان، در این مقطع حساس ارائه میدهد.
این اسناد نشان میدهند که دولت آلمان، با وجود هشدارهای مکرر و شواهد واضح از احتمال وقوع یک فاجعه، به موقع عمل نکرد. امیلی هابر سفیر وقت آلمان در ایالات متحده، بارها به دولت آلمان توصیه کرده بود که خود را برای بدترین سناریو آماده کند، اما به نظر میرسد سیاستمداران آلمانی در برابر پیشروی بیامان طالبان به سوی کابل، هنوز متردد بودند و منفعل ماندند. با این افشاگریها بار دیگر این پرسش به ذهن میآید که آیا خون و جان بیش از ۳۵ میلیون انسان در افغانستان در معادلات قدرتهای جهانی هیچ ارزشی ندارد؟
این اسناد همچنان نشان میدهد که چگونه سرنوشت یک ملت در میان بیتفاوتی و بیمسئولیتی تصمیمگیرندگان غربی، بیارزش انگاشته شد.
اینکه یک کشور قدرتمند و مدعی دفاع از حقوق بشر، در یکی از بحرانیترین لحظات تاریخ افغانستان بهگونهای رفتار کند که نشان از بیتوجهی کامل به سرنوشت هزاران انسان دارد، موضوعی است که نمیتوان از آن به سادگی گذشت. وقتی که دنیا نظارهگر سقوط کابل و بازگشت طالبان به قدرت بود، جان هزاران افغان، بهویژه آنانی که به نیروهای غربی اعتماد کرده و برای آنها کار کرده بودند، به اشکال مختلف در معرض خطر مرگ و نابودی قرار گرفت.
غفلت مرگبار آلمان
گزارش ZDF نشان میدهد که در روزهای منتهی به سقوط کابل، هشدارهای جدی از سوی امیلی هابر، سفیر وقت آلمان در آمریکا، مبنی بر اینکه طالبان به سرعت پیشروی میکنند و آمریکا قصد مداخله نظامی ندارد، به دولت آلمان داده شده بود. با این وجود، دولت آلمان به این هشدارها توجه کافی نکرده و برنامهریزیهای لازم را برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی بهموقع انجام نداد. سفیر وقت آلمان در ایالات متحده، همچنان در چندین ایمیل به وزارت خارجه آلمان هشدار داد که ایالات متحده هیچگونه اقدام نظامی علیه پیشروی طالبان انجام نخواهد داد و بر لزوم آمادهسازی برای بدترین حالت تأکید کرد. این ایمیلها که بخشی از اسناد محرمانه افشا شده توسط ZDF هستند، نشان میدهند که هابر در ۱۲ آگوست ۲۰۲۱ – سه روز پیش از سقوط کابل – به صراحت نوشت که اقدام نظامی از سوی آمریکا “غیرممکن” است.
این در حالی است که چندین گزارش دیگر از سوی سفارت آلمان در واشنگتن نیز حاکی از این بود که وضعیت در افغانستان به سرعت به سوی یک فاجعه پیش میرود. اما این هشدارها در برابر بیتوجهی و بیعملی بوروکراسی دولت آلمان گم شد.
مرکل و درخواست کمک از پوتین؛ شکست دیپلماسی غرب؟
بخش دیگری از این اسناد فاش میکند که آنگلا مرکل، نخست وزیر وقت آلمان، در روزهای پایانی آگوست ۲۰۲۱ به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، متوسل شد تا از نفوذش بر طالبان استفاده کند و اجازه خروج امن به نیروهای محلی افغان که برای آلمان کار کرده بودند، بدهند. این درخواست در حالی مطرح شد که روسیه نه تنها به طالبان کمک میکرد بلکه خود را به عنوان حامی اصلی این گروه نشان داده بود.
درخواست کمک مرکل از پوتین، در حالی که روسیه به طالبان سلاح و پول میداد، از یک منظر اوج ناکامی دیپلماسی غرب را به نمایش گذاشت. زیرا این نشان داد که غرب، به ویژه کشور قدرتمندی همچون آلمان با همه ادعاهایش، به جایی رسید که باید برای نجات جان انسانهایی که برایش کار کرده بودند، به دشمنانش التماس کند.
نیروهای محلی افغان؛ قربانیان نادیده گرفته شده
شاید تلخترین بخش این گزارشها این باشد که چرا تعداد بیشتری از نیروهای محلی که برای آلمان کار میکردند، نتوانستند به موقع از افغانستان خارج شوند. این افراد، که به خاطر همکاری با نیروهای غربی در معرض خطرات جدی بودند، نادیده گرفته شدند. درحالیکه برنامههای تخلیه باید ماهها قبل آغاز میشد، دولت آلمان در لحظات آخر و به شکل عجولانه اقدام به تخلیه کرد. نتیجه این بیبرنامگی و غفلت، جا گذاشتن هزاران نیروی محلی افغان در افغانستان بود. البته در کنار این، بیبرنامگی در عملیات تخلیه سبب فاجعه دیگری نیز شد. در دو هفته نخست پس از سقوط کابل که هزاران شهروند افغانستان بهویژه کارمندان افغان نهادهای اروپایی و آمریکایی از ترس طالبان به فرودگاه کابل هجوم آوردند صدها نفر در اثر فشار جمعیت و برخورد خشن طالبان کشته شدند.
شکست اخلاقی و سیاسی
تاکنون افشاگریهای مختلفی درباره حواشی سقوط کابل و خروج آشفته نیروهای خارجی از افغانستان منتشر شده است. این گزارشها که حاکی از بیتوجهی وسیع کشورهای غربی به زندگی و جان میلیونها انسان در کشور فقیری مانند افغانستان است، احساس خشم و ناامیدی را در میان افغانها و به طور عموم مدافعان حقوق بشر و برابری، برانگیخته است. شهروندان افغانستان به این باورند که جهان پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان دیگر به افغانها پشت کرده است و این کشور در هیچ بخشی از سناریوی جهانی جای ندارد.
سقوط کابل و بازگشت طالبان به قدرت تنها یک شکست نظامی نه بلکه یک شکست اخلاقی نیز بود. شکست جامعه جهانی در دفاع از انسانیت و مسئولیتپذیری. زیرا میلیونها غیرنظامی، زنان و کودکان افغان بار دیگر قربانی بازی قدرتهای جهان شدند.
آیا جهان چیزی یاد خواهد گرفت؟
اسنادی که توسط ZDF منتشر شد، به جهانیان نشان میدهد که شکست بزرگی در افغانستان رخ داده است. دنیا در آستانه خروج از افغانستان، زندگی و آینده هزاران افغان به ویژه کسانی که با نیروهای غربی همکاری کرده بودند را، به سادگی نادیده گرفت. سیاستمداران آلمانی در این لحظات حساس بیشتر به امور داخلی و محاسبات سیاسی مشغول بودند تا نجات جان انسانها. تصمیمگیرندگان هشدارها را نادیده گرفتند و نتایج آن فاجعهبار بود.
این گزارشها باید نه تنها به عنوان یک سند تاریخی بلکه به عنوان یک درس برای تمامی کشورهای جهان در نظر گرفته شود. زیرا سقوط افغانستان به دست طالبان و بیتوجهی کشورهای غربی به این مسئله نه تنها زندگی میلیونها انسان در افغانستان را نابود کرد بلکه میتواند خطر بزرگی از جهت امنیتی برای منطقه و جهان ایجاد کند. حملات پیهم داعش خراسان که هسته اصلی آن از داخل افغانستان رهبری میشود به کشورهای همسایه و منطقه و حتی تهدید حمله به کشورهای اروپایی یکی از پیامدهای وحشتناک تسلط طالبان بر افغانستان است.
از این سبب باید پیامدهای خروج آشفته و بیتوجهی کشورهای غربی به افغانستان، بهطور دقیق بررسی شوند تا از گسترش این فاجعه جلوگیری شود. این فقط در صورتی ممکن است که کشورهای غربی در زمینه روابط با طالبان محاسبه دقیقی داشته باشند و پیشینه این گروه به عنوان یک گروه تروریستی را فراموش نکنند.
Foto: epd