Bild: Canva Pro

چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر در آلمان«من هم با این مشکل برخوردم»

همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تا سالگرد تولد سه‌سالگی دخترم که متوجه شدم خیلی با مشکل ترانه “تولدت مبارک” را زمزمه می‌کند. او علاقه داشت با زبانی کودکانه که خودش خلق کرده بود، همه چیز را زمزمه کند. او مرا تحت فشار قرار می‌داد که این ترانه را به زبان فارسی تکرار نکنم. از آن روز متوجه شدم که صحبت کردن به زبان مادری برای دخترم خیلی مهم نیست. او دوست داشت که هم در بیرون و هم در خانه با زبانی که خودش اختراع کرده بود، ادامه دهد.

خیلی سریع متوجه قضیه شدم و با دکتر کودکان صحبت کردم. خانم دکتر گفت که خیلی مراقب باشم چون اکثراً مادران از گرفتن این برگه (Überweisungsschein) پشیمان می‌شوند:« یک بار که کودکت در یک بخش مراقبت‌های ویژه معرفی گردید، هزار و یک مشکل برایش تراشیده می‌شود. سعی کن همیشه با او به زبان خودت صحبت کنی. بالاخره کودکت متوجه می‌شود که با دو زبان متفاوت روبروست.»

آن روز دکتر تذکر داد که این نکات را براساس تجاربش و مشتریانش که حدوداً همه پناهنده‌ها و کودکانشان بودند، برایم بیان می‌کند. از نظر او چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر دارای پیشینه است و در هنگام بازدید از مراکز مربوطه، باید دقت کنم که به سوالات آنها  صحیح پاسخ دهم، زیرا اطلاعات نادرست می‌تواند ذهن کارشناسان را مختل کند و تشخیص را دشوارتر کند.

او حتی برایم گفت: «این زبان که کودکت صحبت می‌کند، علاقه و احساسش است ولی زبان مادری‌اش نیست. ریشه این زبان آلمانی است.» او داشت برایم اشاره می‌کرد که کودکم دوست دارد زبانی را صحبت کند تا بتواند با کودکان دیگر ارتباط برقرار نماید. دخترم اغلب این کار را در پارک بازی کودکان انجام می‌داد. بعد از بدست آوردن برگه لازمی، بالاخره، من توانستم یک قرار ملاقات در مرکز توانمندسازی و درمان اجتماعی کودکان (SPZ) بدست بیآورم. در اینجا لازم می‌دانم کمی در مورد این گونه مراکز توضیح دهم.

مراکز توان‌مند سازی و تداوی  اجتماعی کودکان برای حل چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر چگونه خدمات را ارائه می‌دهد؟

این مراکز (Sozialpädiatrische Zentren) در آلمان برای تشخیص و درمان کودکان و نوجوانانی که مشکلات پزشکی پیچیده و نیازهای خاص دارند، ایجاد شده‌اند و خدمات چند رشته‌ای ارائه می‌دهند. در آنجا تیم‌هایی از متخصصان اطفال، روانشناسان، فیزیوتراپیست‌ها، کاردرمانگران و گفتاردرمانگران کار می‌کنند. کودکانی  که مشکلاتی مانند تأخیر در رشد، اختلالات رفتاری، ناتوانی‌های یادگیری، مشکلات عصبی، بیماری‌های مزمن یا اختلالات ژنتیکی داشته باشند، ممکن است به SPZ ارجاع داده شوند.

اما چه ربطی با دیر گفتاری و مشکلات حرف زدن کودکان خانواده‌های پناهنده دارد؟ و چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر بلاخره چیست؟

براساس تمامی تجارب که در جریان بیشتر از دو سال من از یک مرکز توانمند‌سازی کوکان بدست آوردم، اطفالی که در یک کشور جدید از خانواده‌های با پیشینه پناهندگی به دنیا می‌آیند، با چالش‌های متعددی در زمینه رشد گفتاری مواجه اند. این چالش‌ها خانواده ها را تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تغییرات زبانی، فرهنگی، اجتماعی و روانی  قرارمی‌دهد. یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که کودکان مهاجر با آن مواجه می‌شوند، تفاوت‌های زبانی است. این کودکان معمولاً در محیط‌های دو یا چند زبانه بزرگ می‌شوند و باید همزمان زبان مادری خود و زبان کشور میزبان را یاد بگیرند. این فرآیند می‌تواند منجر به تأخیر در شروع گفتار شود، زیرا کودکان نیاز به زمان بیشتری برای تسلط بر هر دو زبان دارند. علاوه بر این، عدم تسلط کامل والدین به زبان آلمانی می‌تواند مانع از ایجاد تعاملات زبانی مؤثر بین والدین و کودکان شود.

چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر

اما به یادتان باشد که:

«بعضی اوقات اختلالات گفتاری با پیش‌هوشی اشتباه گرفته می‌شود.»

اختلالات گفتاری می‌توانند گاهی باعث سوء تفاهم در تشخیص پیش‌هوشی در کودکان شوند. این اختلالات می‌توانند به گونه‌ای باشند که باعث شود کودک توانایی‌های خود را به درستی نشان ندهد یا برعکس، به نظر برسد که کودک دارای توانایی‌های خاصی است که در واقع مربوط به پیش‌هوشی نیست. برخی از اختلالات گفتاری که ممکن است این سوء تفاهم‌ها را ایجاد کنند به مانند اختلالات زبان بیانی که کودکانی که این اختلال را دارند، ممکن است نتوانند به درستی افکار و ایده‌های خود را بیان کنند. این می‌تواند باعث شود که آنها کمتر از توانایی واقعی خود صحبت کنند و در نتیجه هوش آنها کمتر از حد واقعی به نظر برسد. پس در هنگام ارائه معلومات خیلی دقیق باشید. اجازه دهید تا کودک خودش با آنها صحبت نماید حتی اگر همان زبان است که خودش مخترع آن است.

بلاخره کارشناسان و روان‌شناسان در مورد دخترم چه نظر دادند؟

این موضوع خیلی ساده بود. بعد از قرار ملاقات‌های متعدد، موفق شدم دریابم که چگونه دخترم را به زبان مادری علاقه‌مند کنم تا دیگر به آن زبان ناشناخته صحبت نکند. آنها متوجه شدند که دخترم در برقراری ارتباط با دیگران سعی می‌کرد از همان زبان ناشناس استفاده کند. بنابرین برایم پیشنهاد دادند تا فقط و فقط با زبان مادری یعنی فارسی دری صحبت نمایم و در صورتیکه دخترم به ان زبان سعی کرد صحبت کرد، خودم را به کوچه حسن چپ بزنم و بگویم نمی‌دانم چی می‌گویی!!!

در ضمن سعی کنم تا کلمات را تصویری بیان نمایم و نه خیلی ساده. به عنوان مثال، از او بخواهم تا از آشپزخانه، گیلاس برادرش را که به رنگ نارنجی است، بیاورد. یا به عنوان مثال، از او بخواهم تا یک خانه به رنگ چوب با آسمان آبی که افتاب زرد رنگ در ان می‌تابد، رسامی کند…

این باعث شد که کودکم در طی چندین ماه کم،  آن زبان ناشناخته را فراموش کند. اکنون، دخترم شب‌ها قبل از خواب، خیالاتش را در قالب داستان‌های شیرین برایم بیان می‌کند. من از شنیدن آن داستان‌های بی‌سروپا و دوام‌دار که همه کلمات آن از احساساتش ریشه می‌گیرند لذت می‌برم. از اینکه به موقع متوجه دیرگفتاری و اختلالات گفتاری او شده بودم، بسیار خرسندم، زیرا قبل از دیر شدن توانستم به او کمک کنم.

چالش‌های گفتاری کودکان مهاجر

زبان مادری برای کودکان اساس یادگیری تمام آموزش‌های دوران مدرسه و ادامه آن است. اگر کودک نتواند با والدین به درستی ارتباط برقرار کند و یا محیط پیرامونش را درک کرده و درباره آن صحبت کند، در مدرسه با مشکلاتی در یادگیری، یافتن دوست و ادامه تحصیلات خود مواجه خواهد شد.

چگونه از تعارض وفاداری در کودکان جلوگیری کنیم؟

کاهش اضطراب کودکان با استفاده از خرس‌های عروسکی