اخیرا طالبان بر اساس حکم سرپرست وزارت تحصیلات شان تمام مراکز و دانشگاههای دختران را تا امر بعدی مسدود کردند و این قشر سرنوشت ساز را بیشتر از پیش از حقوق اولیه شان محروم ساختند. این در حالیاست که در اولین کلمه کتاب مقدس مسلمین در دین اسلام ( دینی که طالبان، خودشانرا عَلَم برداراش) میدانند، ( اقراۀ) یعنی بخوان آمده است.
منع تحصیل دختران و زنان، نه اسلامی است و نه انسانی
اجرای این حکم پس از چانه زنیهای هرازگاه این گروه به طمع امتیاز گیریها روی موضوع تحصیل و پوشش زنان با جامعه جهانی که به هیچ نتیجهای هم نمیرسد، صادر شده است، و عملا ماههاست حضور یا عدم حضور دختران در دانشگاهها مورد بحث است.
واکنشها به این حکم بسیار گسترده بود، از واکنشهای سیاستمدارانی چون آنالنا بربوک وزیر خارجه دولت فدرال در نشست جی ۷ با این عنوان که : “تصمیم اخیر طالبان مبنی بر منع زنان و دختران از دانشگاهها و مراکز تحصیلی، قدم دیگری بطرف عصر حَجَر ( سنگ) است”.
تا وزیر خارجه کشور ترکیه مولود چاوش اوغلو با این عنوان : ” تعلیم زنان چه ضرری برای بشریت دارد؟ و منع دختران از تحصیل ” نه اسلامی است و نه انسانی” و یا اظهار نظر وزارت خارجه عربستان سعودی با این عنوان که : تصمیم طالبان «تعجبآور و تأسفبار» است.
و حتی گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی که سالها مخالف دولت بود و بسیاری او را مسبب ویرانیهای کابل در دوران جنگهای داخلی میدانند، که گفته : ” حکومت کنونی آنقدر تصمیم غیر منطقی در مورد تحصیل دختران گرفتند که خودشان از توجیه آن عاجزاند”
واکنشهای کاربران در فضای مجازی:
این واکنشها دامنه وسیعی در فضای مجازی داشته و کاربران نظریات مختلف ولی متفق القولی در این باره داشتهاند.
کاربری نوشته : ” طالبان با بستن درب دانشگاهها بر روی دختران و منع آموزش خواهران، آخرین میخ را بر تابوت نظام ننگین، خودخواه، ضد انسانی و عقب گرای خود کوبیدند”.
کاربر دیگری سرگذشتاش را از دوره اول طالبان بیاد آورده و به آلمانی نوشته : دردی که سالهاست مجبور به تحملاش هستم را دوباره تازه کردند. ( آنزمان هم در تحصیل به رویمان بسته شد).
کاربر دیگری با احساس تمام از کابل نوشته: ماسکهایی که امروزه فقط بهعنوان پوشاندن صورت استفاده میشوند را خریدهام و پوشیدم اما آن را پایین زدم تا چهرهام مخفی نماند. مقابل مردان ریشوی تفنگدار، نشستهام و مینویسم.
زنی به سویم آمد و از من پرسید: کجا میری که نوشته میکنی؟ جواب من “هیچ جا” بود. تمام جاها را بستهاند.